رمان بگذر از جانم از خیرابادی

🤍ژانر :عاشقانه _هیجانی _اجتماعی

رمان از دوران قدیم شروع شده تا به حال .قلمش به دل میشینه و موضوع باحالی داره جاهایی از رمان غمگین قسمت هاییش بسیار طنز و کمدی و قسمت هایی هم عاشقانه ای بین کمندو محمد .اصل محور رمان درمورد زندگی محمد و کمند هست. این رمان در دوفصل نوشته شده که فصل اول رابطه و اتفاقات بین محمد و کمند رو شرح میده و فصل دوم که ادامشه و نیمه ناتمومه فصل اول هست دختر محمد یعنی دنیا خانم رو شرح میده .......(بیشتر توضیح نمیدم چون این نقد فقط برای فصله اوله فصل دوم جداست ) که واسطه شکل گیری رابطه محمد و کمند برادر کمند هست که با محمد دوسته و رفت و امد خانوادگی میکنن و محمد و کمند اونجا عاشق هم میشن . اوایل داستان خیلی اروم و ساده و قابل پیش بینی جلو میره مثله تمام رمانا دانلود رمان پلیسی ولی بعدش نویسنده قلم داستان تغییر میده . داستان از اونجا قراره که محمد شغلش خرید و فروش مواد و قتل خلاصه هر نوع خلافکاریه( محمدمون اجباری و از سر ناچاری به این شغل رفت🥺😔) که دل میده به کمند مظلوممون .و شغلش رو از کمند مخفی میکنه ... محمد از دار دنیا یه خواهر فوق العاده زیبا به اسم ستاره داره که لاله و توانایی تکلم رو نداره و محمد از بچگی سختی های زیادی کشیده و ستاره رو عین گل زیبا حفظ کرده تا بهش گزندی نرسه ....اما امان از گرگ های این روزگار ک منتظر طعمه شون هستن تا به بدترین شکل ممکن بدرنشون 😔😔 محمد ستاره رو به غیر از کمند و برادر کمند (یعنی کیان ) مخفی میکنه تا اسیبی بهش نرسه (به خاطر ناتوانی تکلمش) اما مافوق محمد به ستاره به بدترین شکل ممکن تجاوز میکنه و ستاره به خاطر به برادر عزیز تر از جانش چیزی نمیگه و خودکشی میکنه ( مافوق محمد عین پدرشون بود و محمد هرگز فکرشم نمیکرد که باعث تمام مشکلاتش اون باشه ) و تمام اتفاقات میفته گردن کیان که بشدت عاشق ستاره بوده و محمد انقدر از کیان کینه به دل میگیره که کمند رو به کل فراموش میکنه و فقط خواستار قصاص کیانه (درحالی پسرمون بی گناهه ) از این طرف کمند رو پسر داییش از ترس کینه محمد میبره به شمال تا از صدامات احتمالی محمد به کمند جلو گیری کنه که این وسط کمند مظلممون با دوست پسرداییش اتفاقی و به طرز بسیار جالب میشه (بهراد خان😁☺️😄) و اینجاست که محمدمون به خودش میاد و تلاش میکنه کمند رو بدست بیاره کشمش بین بهراد و محمد از یه طرف و همچنین علت تجاوز و خودکشی ستاره و و قصاص کیانم از یه طرف
ویه سری اتفاقات میفته من نمیخام بگم و خودتون برید بخونید 😜😜😜😜🙈🙊(محمدمون به اجبار کمند خانم رو حامله میکنه تا از دستش نده🙊🙊)

🤍شخصیت محمد :پررو /خشن/ مهربون فقط برای کمند /خودخواه/بیش از حد عاشق/رنج کشیده🥺😔😔از دوران کودکی/لجباز و یکدنده

🤍شخصیت کمند:بی نهایت مظلوم🥺 /مهربون/عاشق محمد/خجالتی /اروم /باوقار / متین /اندکی هم خنگ😁🤣🥺

البته تو داستان شخصیت هایی هم بودند که حضور فعال و پررنگی تو داستانمون داشتند که من اشاره نکردم چون اساس داستان رابطه بین محمد و کمند بود شخصیت هایی مثله :🤍فرزاد (دوست محمد که حضور پررنگی داره هم در فصل اول و فصل دوم ! نقش مثبت )

🤍به نظر من تو این داستان و تنش هایی که بین محمد و کمند اتفاق میفته و عشق پابرجاشون و موضوعاتی که پیش میاد جالب غیر منتظره هست، خوندنشم خالی از لطف نیست و پیشنهاد میکنم بخونین چون سورپرایز میشین قلمش هم قوی هست و به طور ماهرانه ذهن رو گول میزنه
در دو فصل این رمان نوشته شده که من فصل اول رو فقط نقد کردم (مجزا فصل دیگه رو هم نقد کردم) منبع : https://baghstore.info/